در این مقاله قصد داریم در مورد مبحث مقیاس در عکاسی و دلیل اهمیت داشتن آن با شما صحبت کنیم. همچنین به چگونگی رعایت آن در تصاویر هم خواهیم پرداخت.
تا زمانی که میتوانیم به خاطر بیاوریم، دامنه فاصله کانونی ما در قلمروی لنزهای فوق گسترده یا اولترا واید قرار داشته است. ما همیشه میخواستیم تا حد امکان صحنه را به شیوهای متفاوت ترکیب بندی کنیم، این به طور معمول بدان معنی است که ما از لنزهایی با فاصله کانونی 12 تا 16 میلی متر استفاده کرده و دائما آنها را تغییر میدادیم، بسته به این که در آن زمان کدام لنز را داشتیم. هنگامی که نوبت به یک آبشار غول پیکر و مناظر جلو و پشت آن در قاب ما رسید، چیزی قدرت مند وجود داشت. علاوه بر این، ما همیشه نسبت به عناصر انسانی موجود در قاب خود بی تفاوت بودیم. ما برای جلوگیری از قرارگرفتن مردم در عکسهایمان از راه اصلی خارج میشدیم، چرا که احساس میکردیم که آنها اغلب باعث حواس پرتی آنچه در کانون طبیعی توجه عکس ما است، میشوند.
تا زمانی که یکی از دوستانم از من پرسید، آبشار موجود در یکی از عکسهای من چقدر ارتفاع دارد، همان جا بود که من میزان اهمیت مقیاس در عکاسی از طبیعت را پیدا کردم. در آن زمان، من فقط به او نگاه کردم و هیچ پاسخی نداشتم، با اینکه سوالش به ظاهر ساده انگارانه بود. او فقط پرسید : ” ارتفاع آبشار چقدر بود ؟ ” و اما پاسخ من : ” به همان اندازه که در عکس به نظر میرسد ارتفاع داشت “. در ضمن، این سؤال دلیل مهمی است که شما باید هنگام تهیه تصاویر بعدی از منظره و طبیعت، اهمیت مقیاس را در نظر بگیرید.
به عنوان بینندهی عکسها، یکی از مواردی که ذهن ما تحلیل میشود، مقیاس نسبی آن تصویر است. بعضی اوقات این روند خودآگاه بوده و بعضی اوقات ناخودآگاه است. اما، هنگامی که ما یک عکس را مشاهده میکنیم، دائماً سعی میکنیم اندازه کانون اصلی و همچنین عمق آن را با توجه به بقیه ترکیبات مشخص کنیم. با درج عنصری که احساس مقیاس را فراهم میکند، به بینندگان خود کمک میکنید تا آن اطلاعات را جمع آوری کرده و آن را به گونهای که قابل اعتماد باشد، نقل کنند.
به عنوان مثال، در پایین تصویری از آبشاری در ایالت اورگن آمریکا مشاهده میکنید. به تنهایی، تفهیم ارتفاع این آبشار بسیار دشوار است. درست است ؟
حال، به این عکس از همان آبشار نگاه کنید، البته با روشی متفاوت. در این مثال، از دوستم خواستم که با هدف مشخص معرفی احساس مقیاس در بیننده، در پایه آن آبشار بایستد.
در بیشتر موارد ، شخص و انسان موضوعی عالی است که میتواند در فاکتوربندی مقیاس گنجانده شوند ، با توجه به اینکه در گذشته چقدر نسبت به آنها بیاعتنا بودهام ، طعنهآمیز است. وقتی فردی را در یک قاب میبینیم ، ذهن ما به طور کلی میتواند میانگین قد آنها را بفهمد ، که میتوانیم از آن برای نشاندادن اندازه و عمق صحنه اطراف استفاده کنیم.
علاوه بر این، استفاده از مقیاس در عکاسی از طبیعت چیزی نیست که محدود به فاصله کانونی اولترا واید باشد. در حقیقت، فشرده سازی لنز میتواند در مسافتهای کانونی طولانیتر، موثرتر باشد.
در مثال زیر، لنز من روی فاصله کانونی 200 میلی متری تنظیم شده بود، در حالی ککاوش در جهان : تجربیات عکاسی از فرهنگهای مختلف از زبان مارک ادوارد هریس !ه منتظر امواج غول پیکر بودم تا در مقابل ساحل صخرهای سقوط کند که چندین عکاس روی آن ایستاده بودند. باز هم، به دلیل اینکه چندین نفر در این قاب احساس مقیاس را ایجاد کردند، شما میتوانید از این که موج چقدر بزرگ است، ایده بهتری بگیرید. اگر کسی در آنجا نبود، آنچنان تاثیرگذار نمیشد.
بنابراین، دفعهی بعدی که در یک موقعیت عکسبرداری از منظره قرار گرفتید ، به یاد داشته باشید که از خود بپرسید که آیا چیزی وجود دارد یا شخص دیگری هست که بتوانید از آن استفاده کنید تا بینندگان خود را از مقیاس بهتری برخوردار کنید.